English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (1284 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
proceleusmatic U وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
proceleusmatic foot وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
Other Matches
dactyl U کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
paeon U وتدی که یک هجای دراز وسه هجاهای کوتاه دارد
spondee U وتدی که دارای دوهجای دراز باشد
trochee U وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
iamb U یک هجای کوتاه و یک هجای بلند
amphibrach U و یا یک هجای موکد بین دو هجای غیر موکد باشد
tetrameter U شعر چهار وتدی
pyrrhic U وتدی که مرکب از دوهجای کوتاه وغیر مشددباشد
anapest U واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
hypercatalectic U دارای هجای زائد
quatrefoil U چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
amphibrach U شعر و نثری مرکب ازیک هجای بلند بین دو هجای کوچک
tetrapterous U دارای چهار بال چهار جناحی
tetragonal U دارای چهار زاویه چهار کنجی
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
quaternion U ورق کاغذی که چهار تاه خورده باشد
tetramer U ماده مرکبی که از چهار واحدتشکیل شده باشد
lugger U زورق بادبانی که یک یا چندبادبان چهار گوش داشته باشد
tetrapetalous U دارای چهار گلبرگ
tetrandrous U دارای چهار کاسبرگ
tetroxide U ترکیب دارای چهار اتم اکسیژن
tetrahydroxy U دارای چهار هیدروکسیل درهر ملکول
to cut grass close U علف را طوری چیدن که کوتاه باشد
quaternary U چهارگانه دارای چهارجسم بسیط شماره چهار
trochaic U مرکب از دو هجا که یکی بلند و دومی کوتاه باشد
short round U فشنگ لق یا اسیب دیده گلولهای که کوتاه خورده باشد
shorthanded U دارای دست کوتاه
woofer U دارای صدای کوتاه و گرفته
solstitial U دارای دوره تحول کوتاه
platyrrhine U دارای بینی پهن و کوتاه
low browed U پایین افتاده دارای سردر کوتاه
orthocephalic U دارای سر نسبتا کوتاه وصورت پهن
four by two U خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
oldster U ادم کار کشته که چهار سال در نیروی دریایی کار کرده باشد
ballade U قطعه منظومی مرکب از سه مصرع مساوی و متشابه ویک مصرع کوتاه تر که هریک از این چهار قسمت یک بیت ترجیع بند دارد
hexahydrate U ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
orthotone U که ازخود دارای تیکه باشد
tedradynamous U دارای شش پرچمی که دوپرچمش بلندتر باشد
pentaptote U اسمی که دارای پنج حالت باشد
an idiomatic experssion U عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
prelatess U زنی که دارای مقام مترانی یا اسقفی باشد
Queen Mothers U ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
ox fence U اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
Queen Mother U ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
club car U واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
topographic map U نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
chloramine U هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
lagate a latere U نماینده پاپ که دارای اختیارات کامل باشد
pork pies U کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
oxer U اغل گاو که دارای نرده یاپرچین باشد
pork pie U کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
sloe gin U عرق گندم که دارای اب میوه گوجه باشد
bilinear filtering U مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
vacuole U گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
zinjanthropus U شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
mitten U دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
mittens U دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
gamey U دارای بو و مزه گوشت شکار که نزدیک فاسد شدن باشد
gamy U دارای بو و مزه گوشت شکارکه نزدیک فاسد شدن باشد
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
convoys U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
biddable U دارای دست قوی که قابل توپ زدن باشد پیشنهادشدنی
trapped U زمینی که دارای محدوده یاتلههای ماسهای بصورت مانع باشد
double-faced U فرش های دو رو [فرشی که پشت و روی آن دارای پرز باشد.]
convoy U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
vanity boxŠcaseŠor bag U قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
cross-in-square U [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster U تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
Temerchin motife U نگاره تمرچین [این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
trapezium U چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
quire U چهار ورق کاغذ که تا شده وهشت ورق شده باشد
antepenult U هجای
hexametric U شش وتدی
tridactylous U سه وتدی
graphs U هجای کلمه
graph U هجای کلمه
foot هجای شعری
nonsense syllable U هجای بی معنا
tetrahedron U جسم چهار سطحی چهار ضلعی
quadrumana U چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
quadrumvir U انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
hexapody U شعرشش وتدی
trimeter U شعر سه وتدی
fourteener U شعرچهارده وتدی
tridactyl U سه انگشتی سه وتدی
octonarian U هشت وتدی
septenarius U شعرهفت وتدی
octameter U هشت وتدی
decameter U شعر ده وتدی
centroid U قویترین هجای سطر
trigram U هجای بی معنی سه حرفی
paragoge U حرف یا هجای الحاقی
senarius U شعر شش وتدی در لاتین
pentameters U شعر پنج وتدی
octonarian U بیت هشت وتدی
hexameter U شعر شش وتدی یا شش وزنی
pentapody U بیت پنج وتدی
pentameter U شعر پنج وتدی
heptameter U شعر هفت وتدی
hermaprodite U کسی که هم دارای حالات زنانگی وهم حالات مردانگی باشد
kikalak design U طرح قوچ [در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.]
syllabify U تقسیم به هجای مقطع کردن
pterygoid process U زائده نازله عظم وتدی
Hanbel U [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
quatrefoil U چهار ترک چهار گوشه
quadrangle U چهار گوش چهار دیواری
quadrangles U چهار گوش چهار دیواری
qyaternary U چهار واحدی چهار عضوی
hypermeter U شعری که سبب یا هجای زائددر اخر دارد
oxytone U واژهای که این نشان روی هجای واپسین ان واقع شود
corn-effect U ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
Medici Mamluk rug U قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
quadrupling U چهار لا
quarter U چهار یک
quadruple U چهار لا
quadruples U چهار لا
quadrate U چهار یک
quartile U چهار یک
quadrupeds U چهار پا
quadrupled U چهار لا
quatre U چهار
quadruped U چهار پا
four U چهار
tetragon U چهار بر
quadrilateral U چهار بر
quadrilaterals U چهار بر
tetrad U چهار
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
tetravalent U چهار بنیانی
quadrivalent U چهار بنیانی
cross legged U چهار زانو
quadrivalent U چهار ارزشی
four cycle U چهار چرخه
square dome U چهار طاقی
the cardinal humours U چهار ابگونه
tetrameter U چهار وزنی
the four seasons U چهار فصل
tetrastich U چهار بیتی
tetratomic U چهار اتمی
quadripartite U چهار جزئی
four o'clock U ساعت چهار
quadrant U چهار یک دایره
quadraple U چهار برابر
tetrastichous U چهار جزیی
double breasted U کت چهار دکمه
tetraphyllous U چهار برگه
quadrate U چهار گوش
quadric U چهار تایی
quadrifid U چهار شکافی
tetravalent U چهار فرفیتی
quadrisyllabic U چهار هجائی
tetramerous U چهار جزیی
tetrahedron U چهار وجهی
tetrasyllabic U چهار هجائی
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
2purchase off the registry
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com